قولنج تان را نشکنید
آنچه امروز به عنوان قولنج می شناسیم، بیشتر از آن که نام بیماری خاصی باشد، یک شکایت مبهم است. قدیم ترها به درد و کشیدگی در هر قسمت از بدن قولنج می گفتند، اما چیزی که امروزه بیشتر به کار می رود "قولنج عضلانی" است. البته قولنج عضلانی هم نشانه یک بیماری خاص نیست، طوری که گاهی علت آن گرفتگی و اسپاسم ناگهانی و دردناک گروهی از عضلات بدن است.
عضلاتی که بیشتر دچار این حالت می شوند، عضلات اطراف ستون مهره ها و عضلات گردن هستند. در این حالت عضله نسبت به لمس دردناک و حساس می شود و به همین خاطر فرد نمی تواند مثل قبل، بدن خود را حرکت دهد.
تقریبا همه آدم ها در طول زندگی خود گرفتگی عضلانی را تجربه می کنند.
اسپاسم های عضلانی می توانند به علت : کم آبی پس از انجام ورزش های سنگین، استفاده زیاد و طولانی مدت از عضلات، آسیب های جسمی و همچنین کمبود بعضی مواد معدنی مثل منیزیم و کلسیم رخ دهند. علاوه بر این، اسپاسم عضلانی می تواند نشانه ای از یک بیماری اعصاب و روان باشد، مخصوصا اگر به طور متناوب و در شرایط خاص تکرار شود.
هر چند اسپاسم عضلانی در اغلب اوقات ناشی از علل چندان خطرناکی نیست، اما در صورت تکرار باید وجود آسیب های مغزی، فشار روی نخاع در ستون فقرات و حتی بیماری هایی چون ام.اس را از نظر دور نداشت.
این صدا از کجا می آید؟
تمام آنچه ما از قولنج می شناسیم، به گرفتگی های عضلانی ختم نمی شود. در حقیقت بیشتر اوقات، قولنج را با صدای شکستن قولنج می شناسیم، اما این صدا از کجا می آید؟ و چرا ما از شنیدن آن احساس لذت و راحتی می کنیم؟
اولین بار در سال 1971 دو دانشمند آلمانی، پس از وارد آوردن یک نیروی کششی به مفصل بین انگشت و کف دست، تشکیل حباب های گازی را در مفصل اثبات کردند. مفاصل بدن ما به وسیله یک بافت پوششی احاطه شده اند که به آن کپسول مفصلی می گوییم. در داخل این کپسول، مایعی وجود دارد که با ایجاد حالت لغزندگی، باعث حرکت آسان تر استخوان ها در کنار هم می شود.
مواد معدنی و گازهای گوناگونی در این مایع محلول هستند. حرکات مفصلی در طی فعالیت های معمول بدنی، موجب افزایش حجم مفصل و کاهش فشار مایع مفصلی می شود. کاهش فشار باعث یک حالت مکش در داخل فضای مفصل شده و گازهای محلول در مایع به صورت حباب درمی آیند.
ایجاد این حباب ها باعث تحریک گیرنده های عصبی داخل مفصل می شود و به این ترتیب، مغز از ایجاد یک حالت غیرطبیعی در مفصل اطلاع پیدا می کند.
حال می توان فهمید که چرا ما پس از مدتی فعالیت، دوست داریم قولنج مفاصل خود را بشکنیم. در حقیقت ما به طور ناخودآگاه تلاش می کنیم پیام ناراحت کننده ای را که از مفاصل به مغزمان فرستاده شده است، رفع کنیم. به این ترتیب با کشش مفاصل خود در حداکثر دامنه حرکت آن ها (شکستن قولنج) سعی می کنیم که این حباب گازی را بترکانیم و وقتی حباب گازی ترکید، همان صدای معروف و خوشایند شنیده می شود. به خاطر فرآیند تشکیل حباب است که پس از شکستن قولنج و یا همان ترکاندن حباب، تا مدتی با هر حرکتی هم، هیچ صدایی از مفصل ما بیرون نمی آید، چون تشکیل دوباره حباب نیازمند گذشت زمان است.
و اما ماجرا برای برخی افراد به همین جا ختم نمی شود. آرام آرام با تکرار این کار، برخی از ما نه به خاطر روان تر شدن حرکت مفصل های خود، بلکه تنها برای لذت بردن از صدای شکستن، به جان مفاصل خود می افتیم، طوری که تا صدای جدیدی از مفاصل خود نشنویم، دست بردار نیستیم.
از این صدا بترسیم؟
اطلاعات اثبات شده چندانی وجود ندارند که نشان دهند، شکستن مفاصل طبق عادت، نهایتا موجب آرتریت آن ها می شود، اما در عوض اثبات شده است که با تحت کشش قرار دادن مفاصل، بافت های اطراف مفصل مانند عضلات، رباط ها و تاندون ها آسیب می بینند و در نتیجه در طولانی مدت امکان انجام حرکات ظریف از فرد سلب می شود. از طرف دیگر، آسیب بافت های اطراف مفصل، دامنه حرکت آن را به طور غیرطبیعی افزایش می دهد و احتمال در رفتگی آن را زیاد می کند.
با تمام این تفاصیل، حرکت دادن ناگهانی گردن یا ستون فقرات برای شنیدن صدا از آن ها، به هیچ عنوان منطقی به نظر نمی رسد. حرکت سریع گردن می تواند به آسیب شریان های تغذیه کننده مغز و سایش تدریجی مهره ها منجر شود. آسیب مهره های گردنی می تواند آن قدر خطرناک و فاجعه بار باشد که هر انسان عاقلی را از خیر شنیدن این صدای خوشایند منصرف کند.
شاید نتوان با قطعیت از عوارض طولانی مدت شکستن قولنج مفاصل سخن گفت، اما یک توصیه را باید بدون تردید پذیرفت: "لطفا برای شکستن قولنج خود از فرد دیگری کمک نگیرید!" اگر تا امروز برای شکستن قولنج عضلات پشت تان، از کسی تقاضا می کردید که روی ستون فقرات شما راه برود و حالا سالم هستید، فقط باید گفت که آدم خوش شانسی بودهاید!
با قولنج خود چه کنیم؟
همان طور که علل متعددی باعث ایجاد قولنج می شوند، درمان و پیشگیری از آن هم، راه های گوناگونی دارد. اگر درد و محدویت حرکت شما ناشی از اسپاسم و گرفتگی عضلانی باشد، باید به شناخت علت و درمان آن پرداخت؛ مثلا برخی داروهای پایین آورنده کلسترول خون، داروهای فشار خون بالا ، داروهای ضد آلزایمر و ضد پارکینسون می توانند موجب گرفتگی های عضلانی شوند. اگر داروی خاصی را به طور مرتب مصرف می کنید و دچار گرفتگی عضلانی شدهاید، شاید عاقلانه ترین کار ممکن، مراجعه به پزشک تان باشد.
در هر حال فارغ از دلایل زمینه ای مهم، اغلب گرفتگی های عضلانی با انجام مانورها و حرکات کششی برطرف می شوند و نیازی به مصرف دارو نیست.
اگر به طور مکرر دچار گرفتگی عضلانی می شوید و پس از بررسی های لازم، علت خطرناکی برای آن پیدا نشده است، می توانید با مشاوره با یک کارشناس فیزیوتراپی، نرمش ها و حرکت های کششی مفید را یاد بگیرید. بهتر آن است که این حرکات را هنگامی که دچار مشکل نیستید، تمرین کنید و قط موقع گرفتگی عضلانی، به فکر یاد گرفتن و امتحان کردن آن ها نیفتید!
اگر پس از انجام حرکات ورزشی سنگین و طولانی مدت، دچار گرفتگی عضلانی شده اید، مهم ترین علت، به هم ریختن تنظیم آب و املاح بدن شما است. بهتر است فورا مایعات و املاح از دست رفته ی بدن خود را با نوشیدن مایعات مفید جایگزین نمایید و در نوبت های بعدی پیش از شروع فعالیت ورزشی نیز به میزان کافی مایعات مصرف کنید.
همچنین ماساژ ناحیه ای که دچار اسپاسم شده است یا گذاشتن کیسه یخ نیز می تواند موثر باشد.
استفاده از داروهای ضد التهاب و شل کننده های موضعی عضلانی معمولا آخرین اقدامی است که می توان در خانه انجام داد، هر چند که بهتر است برای اولین بار توسط پزشک توصیه شده باشند. در هر صورت استفاده از پمادهای موضعی سالسیلات و پیروکسیکام می توانند در این شرایط موثر واقع شوند.
در کل باید گفت که اگر قولنج شما به علت تشکیل همان حباب های عجیب هم باشد، راه درمان و پیشگیری، شکستن قولنج نیست. بهترین کار این است که با تنظیم یک برنامه منظم ورزشی، به تدریج قدرت و انعطاف پذیری عضلات و مفاصل بدن خود را بالا ببرید و حداکثر دامنه حرکت آن ها را افزایش دهید.
وقتی قولنج، آدم را می کُشد
باور کردنش خیلی ساده نیست، اما اگر به فهرست ها مراجعه کنیم، متوجه می شویم که ابوعلی سینا و زکریای رازی، هر کدام یک کتاب مستقل و مفصل در مورد قولنج نوشته اند. البته در آن زمان، کارشان چندان هم عجیب نبود، زیرا قولنج یکی از مهم ترین بیماری های روزگار آن ها به حساب می آمد. بسیاری از بیماری هایی که امروز می شناسیم، در آن زمان "قولنج" نامیده می شدند. کلمه قولنج از ریشه "قولون" یا همان colon یونانی گرفته شده است. در علم پزشکی قدیم، به دردهای پیچشی و ناراحت کننده شکم و اعضای مجاورش، بدون آن که دلیل واقعی آن را بدانند، قولنج گفته می شد. با این حساب هر عضوی در کنار بیماری، یک قولنج هم داشت، مثل قولنج کلیه، قولنج کبد، قولنج روده، قولنج نوزادی و ... .
هر چند بسیاری از این قولنج ها در دنیای جدید به عنوان یک بیماری خطرناک شناخته می شوند، اما جالب این است که برخی هم مثل قولنج های عضلانی روزگار ما، به دلیل انقباضات و گرفتگی های عضلانی رخ می دهند. البته این بار انقباض عضلات صاف مثل قولنج نوزادان، به دلیل پاسخ نارس مغز نوزاد به فرآیند های گوارشی پدید می آید و فرمان مغز موجب انقباض بیش از اندازه عضلات شکم و احساس درد شدید نوزاد و گریه های پایان ناپذیر او می شود؛ و یا این که قولنج روده، کم و بیش همان "سندرم روده تحریک پذیر" است که به دلیل گرفتگی های گاه و بی گاه عضلات روده ایجاد می شود.
در روزگار ما، دیگر کسی از شنیدن نام قولنج وحشت نمی کند، اما اگر واقعا می خواهید به ابهت و جایگاه قولنج در قرن های پیش پی ببرید، کافی است بدانید که ابوعلی سینا، یعقوب لیث و دکتر سعید نفیسی همگی به علت قولنج از دنیا رفته اند.
دکتر یاشا نهرینی
.: Weblog Themes By Pichak :.